درباره زمان

مسیر بی نهایت

هر فعالیتی وابسته به زمان است، آغاز و انجامی دارد. اینکه فعالیت را با چه سرعتی به انجام برسانیم وابسته به میزان منابعی است که در دسترس داریم و تراکمی که می‌توانیم در واحد زمان ایجاد کنیم. در دنیایی که ما زندگی می‌کنیم سرعت بی‌نهایت وجود ندارد و اینکه آغاز را به انجام بدوزیم، غیرممکن است. به بیانی دیگر، کن فیکون امکان‌پذیر نیست. این قاعده بر جسم ما حاکم است اما ذهن ما به این قاعده بی‌توجه است. اگر بیابانی پیش چشمانمان باشد در یک چشم به هم زدن می‌توانیم آن را دشتی سرسبز تصور کنیم. این توانایی ذهنی است که به ما امکان می‎‌دهد آینده‌ای را ترسیم کنیم و برای رسیدن به آن شکل فعلی محیط را تغییر دهیم.

در طراحی برای رسیدن به آینده، ذهن ما بسیار به محیط وابسته است. بسیاری از چیزهایی که طراحی می‌کنیم بر اساس انتزاع ما از واقعیت‌های محیط، شکل می‌گیرند لذا هر چه مشاهده‌ی کامل‌تری انجام داده باشیم، انتزاع بهتر و طراحی بهتری خواهیم داشت. اگر قرار است بودنی را طراحی کنیم، انتزاعی از هست کفایت می‌کند. مثلالش وقتی است که طراحی می‌خواهد از شمایل یک حیوان برای طراحی خودرو الهام بگیرد. اما اگر می‌خواهیم طرحی برای شدن ارائه کنیم، انتزاع ما باید با ادراک نسبت به تحولاتی که بر بستر زمان روی می‌دهد، غنی شده باشد. برای مثال اگر می‌خواهیم یک کسب‌وکار را به کمک یک درخت ثمرده مدل کنیم، باید نسبت به سیر رشد درخت از مرحله بذر تا ثمردهی آگاهی داشته باشیم تا به درستی انتزاع کنیم و از آن در مسیر ایجاد کسب‌وکار استفاده کنیم.

گاهی بخشی از آینده‌ی مطلوب را در هستی مشاهده می‌کنیم، مثلا کشوری آینده‌ی خود را شبیه امروز یک کشور دیگر تصویر می‌کند و از سازمان و سازوکارهای آن کشور، الگو می‌گیرد. در چنین مواردی آنچه هست و نه آنچه شده‌ است در برابر ما خودنمایی می‌کند. آنچنان مجذوب این بودن می‌شویم که وقتی می‌خواهیم طرحی برای تحققش آماده کنیم، ناخودآگاه به جای طراحی مسیر، مدام آن بودن دلپذیر را توصیف می‌کنیم. فراموش می‌کنیم که در مسیر اکنون تا آینده‌ی مطلوب بی‌نهایت آینده‌ی دیگر وجود دارد که گذشتن از بعضی از آن‌ها برای رسیدن به مطلوب، الزامی است. اگر کمی به عقب و مثال طراحی کسب‌وکار بر اساس الگوی درخت برگردیم، اگر سال‌ها برای توصیف مرحله‌ی ثمردهی درخت وقت بگذاریم ولی نسبت به مراحل قبل از آن شناخت نداشته باشیم، نمی‌توانیم از حیات درخت الگوی درستی برداشت کنیم.

در تجربه کوتاهی که داشته‌ام، با قوانین و طرح‌های زیادی مواجه شده‌ام که این اشکال را در به کار گیری تجربیات موفق جهانی، داشته‌اند. گاهی در حد کپی کردن مدل درآمدی یک کسب‌وکار بدون توجه به پیشینه آن بوده است و گاهی در حد یک قانون یا طرح ملی که بر زندگی چندین میلیون نفر اثر گذاشته است. آخرین بار در مواجه با موضوع مناطق آزاد این اشکال را در قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری و آثار آن را در وضعیت نابسامان این مناطق مشاهده کردم.

اجازه بدهید مختصرا مسئله را توضیح دهم: پس از جنگ تحمیلی که مسئولین جمهوری اسلامی به فکر توسعه اقتصادی افتادند، افرادی را به چهارگوشه جهان روانه کردند تا تجربیات دیگر کشورها را از نزدیک ببینند و بر این اساس پیشنهادهایی برای توسعه کشور، ارائه کنند. مناطق آزاد تجاری که گونه‌ای خاص از مناطق ویژه اقتصادی هستند، یکی از پدیده‌هایی بود که مورد توجه ایشان قرار گرفت. آن‌ها امتیازاتی نظیر آنچه در کشورهای آسیای جنوب شرقی به کسب‌وکارها داده می‌شد را از طریق تصویب قانونی برای کسب‌وکارهای فعال در مناطق آزاد تجاری ایران فراهم کردند. کسب‌وکارهای فعال در مناطق آزاد تجاری ایران؟ نه، چنین کسب‌وکارهایی وجود نداشتند و آن امتیازات چیزی نبود که به شکل‌گیری چنین کسب‌وکارهایی کمک کند. آن امتیازات برای این بود که کسب‌وکارهای شکل گرفته که توانسته بودند در بازار داخل موفق باشند، راهی به بازارهای جهانی پیدا کنند. پس قدم‌هایی برداشته شده بود که در نگاه قانون‌گذاران ایرانی، نادیده گرفته شده بود. این اشتباه سبب شد که امتیازاتی در مناطق آزاد تعریف شود که به جای تقویت تولید، تجارت رونق بگیرد. در شرایطی که داخل کشور تسهیلات تجاری وجود دارد، درآمدی نفتی وجود دارد و تولید هنوز به مرحله صادرات نرسیده است، طبیعی است که تجارت جنبه واردات بگیرد. در نهایت مناطق آزادی که باید کشور را در ارتقای تولید برای توسعه صادرات یاری کنند. به بسترهایی برای واردات تبدیل می شوند و حتی شرایط را برای تولیدکننده داخلی برای رقابت در بازار داخل سخت می‌کنند.

یک غفلت و یک نتیجه معکوس. به همین سادگی می‌توان یک راهکار برای رونق اقتصادی را به یک چالش اقتصادی تبدیل کرد. البته در این مورد خاص تنها عدم توجه به بعد زمان، جوانب فعلی مسئله را به وجود نیاورده است اما مهمترین عامل در ایجاد انحرافی بوده است که فرصت را برای وقوع مفاسد به وجود آورده است. توجه به زمان در طراحی شاید همه مسئله های ما را حل نکند اما از ایجاد بسیاری مسائل جدید، جلوگیری خواهد کرد.

سعی میکنم در آینده مطالب بیشتری در مورد زمان و طراحی بنویسم.این مطلب هم کوتاه، ناقص و تنها شروعی برای این نوشتن بود و خیال پروراندنش را در سر دارم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا